Web Analytics Made Easy - Statcounter

به گزارش جماران؛ محمدرضا تاجیک در یادداشتی در روزنامه اعتماد نوشت:

یک

امروز، یک‌بار دیگر هگل بر/در اصحاب قدرت ما حاضر شده و به‌ آنان می‌گوید: «همه‌ چیز به فهمیدن و بیان‌ کردن امر حقیقی و واقعی منوط است.» چشم‌ها را برای تشخیص بالقوگی و پیش‌بینی‌ناپذیری رخدادهای در راه تربیت کنید و گوش‌ها را برای شنیدن سکوت این رخدادها و ذهن‌ها را برای فهم واقعیت و حقیقتِ آنها و زبان‌ها را برای پرهیز از بازنمایی دروغین آنها آموزش دهید و بصیرت و سوبژکتیویته‌ای تولید کنید که بتواند با وضعیت رابطه تفهیم و تفاهمی برقرار کند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

به کالبد آن گفتمانی که تمامی توش و توانش را از دست داده و به تعبیر نیما یوشیج، با گرفتن موضوعات تکراری از اسلاف و تحویل آنها به اخلاف، بزرگ‌ترین تحقیر را نثار روح‌مان می‌کند، روحی جدید بدمید و آن را مستعد تبدیل لحظه‌های تروماتیک (traumatic)، به دقایقی پروبلماتیک (problematic) کنید. وضعیت را از شوریدن و خیانت و انحلال خود و انحلال مردم، تاریخ، سیاست، دموکراسی، قانون، اخلاق، پرهیز دهید. قابلیت ثبات‌شکنی امر سیاسی را به‌ رسمیت بشناسید و از بازگشت بدنه اجتماعی به ماقبل سیاسی و قرار گرفتن در فضای بسته‌ای که هیچ قسم خلأ و فضای تهی برای درانداختن طرحی نو و نقاشی نقشی نو باقی نگذاشته، ممانعت کنید. وارد عالم احساس جوان‌ها شوید و بر احساس بی‌قاعدگی سیاسی، مهجوری سیاسی، بی‌معنایی سیاسی، بی‌قدرتی سیاسی، بیگانگی سیاسی، نارضامندی سیاسی، بی‌اعتمادی سیاسی آنان مرهمی نهید. در مسیر گذر و گذارهایی همچون: گذر و گذار از گزلشافت (جامعه) به گماینشافت (اجتماع)، از جمعیت‌بودگی به جمع‌بودگی و به فردبودگی (خود اکسپرسیونیستی)، از سیاست به اقتصاد، از هویت به پساهویت، از دیگری‌های بزرگ به دیگری‌های کوچک، از اتوپیا به رتروتوپیا، از اصالت به اختلاط و امتزاج، از وطنی به بی‌وطنی، از لذت به ژوئیسانس، از شریعت به طریقت، از ایدئولوژی به کلبی‌مشربی، از ریولوشن به ریفولوشن، از آرمان به واقعیت، از سوژه خودآیین به سوژه دگرآیین، از فلسفه به زندگی، از روشنفکر عام به روشنفکر خاص و... -که جامعه امروز ما در حال تجربه آنان است - قرار‌ گیرید، قبل از اینکه در پیچش‌های سخت و سهمگین آن گرفتار آیید. کافکا از آن موشی که در هر شرایطی نمی‌خواست مسیرش را عوض کند و سرنوشتش با ما سخن می‌گوید و می‌گوید: موش می‌گفت: «آه، دنیا روز به روز تنگ‌تر می‌شود، قبلا آنقدر بزرگ بود که ازش ترسیده بودم، می‌دویدم، می‌دویدم و خوشحال بودم که آن دوردست‌ها دیوارهایی است که از هر سو سر بلند می‌کنند، دیوارهای عظیم آنقدر سریع به سمت هم دویدند که هنوز هیچی نشده به آخرین اتاق رسیده‌ام، آن‌ گوشه هم تله‌ای است که دارم به سویش می‌دوم.»، «کافی است مسیرت را عوض کنی.» این را گربه گفت، پیش از آنکه موش را بخورد. در داستان این موش تاملی کنید و بدانید در عرصه سیاست این مرز و بوم، از گذشته تاکنون، بسیار بوده و هستند سیاست‌پیشگانی که قبل از اینکه مسیرشان را عوض کنند، خورده شده‌اند و یک سرزمین را همراه با تمام فرهنگش، تمدنش، تاریخش و شکوه و عظمتش به خورد گرگان داده‌اند. 

دو

اگرچه امروز، اندیشیدن به حادث‌‍‌ شدنِ این پیچش سخت و عواقب آن سهل‌تر از تغییر مسیر برخی اربابان قدرت است و تصور تقویت و تشدید اراده پلیسی و امنیتی معطوف به حفظ «وضع موجود» ممکن‌تر از تلاش برای تغییر آن به‌ نظر می‌رسد و اگرچه، دور از تحلیل و تخمین است که‌ بازیگران اقالیم قدرت و سیاست اکنون جامعه که دیری است چشم‌شان خانه خیال است و عدم و نیست‌ها را هست و هست‌ها را نیست می‌بینند لاجرم، از چنین بصیرتی برخوردار شوند و شیشه ‌کبودی که بر چشمان نهاده‌اند را بردارند و آن نقش‌های نازیبا و آن رنگ‌های بی‌رنگ و کدر را که در آیینه جامعه می‌بینند، نقشِ خودِ آیینه یا نقاشی در پس و پشتِ آن نینگارند، اما در شرایط استثنای کنونی - که این ‌بار توسط سوژه مقاومت متفاوت از همه دوران‌ها مستثنی شده است - تنها دو راه پیداست: نخست، فهمیدن و بیان‌ کردن واقعیت و حقیقت رخدادی که هم‌اکنون تجربه می‌شود و تلاش برای تغییر مسیر خود و رفع علل و عوامل موجبه و موجده آن، دو دیگر، وضعیت استثنا را وضعیت عادی تصویر و تصور نمودن و به انتظار نشستن تا شاید رخداد از امتداد خویش حوصله‌اش سر رود و خود بساط کوچه و خیابانش را برچیند. نمی‌دانم این رخداد چقدر موفق بوده تا حجاب از دیده و دل این اربابان قدرت برگیرد، اما می‌دانم اگر تمهیدی نشود از علاج و دوا، تاریخ فردای این سرزمین توالی خیزش‌ها و رخدادهای گوناگون (به ‌مراتب رادیکال‌تر از آنچه امروز تجربه می‌کنیم) خواهد بود. بعضی وقت‌ها، برای نجات ‌دادن پوست باید پوست انداخت. 

منبع: جماران

کلیدواژه: افغانستان سهام عدالت لیگ برتر لیگ قهرمانان مقدماتی جام جهانی واردات خودرو ویروس کرونا اعتراضات ایران اعتراضات در ایران محمدرضا تاجيک افغانستان سهام عدالت لیگ برتر لیگ قهرمانان مقدماتی جام جهانی واردات خودرو ویروس کرونا

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.jamaran.news دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «جماران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۲۴۸۱۷۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

رئالیسم سیاسی چیست؟

  عصر ایران - رئالیسم سیاسی (political realism) احتمالا قدیمی‌ترین نظریه دربارۀ سیاست بین‌الملل است. پیشینۀ این نظریه را می‌توان در شرح توکیدیدس (thuchydides) دربارۀ جنگ‌های پلوپونزی و نوشتۀ کلاسیک شون تسه (sun tzu) متفکر چین باستان مشاهده کرد.

  جنگ‌های پلوپونزی به مجموعه جنگ‌هایی گفته می‌شود که از 431 تا 403 پیش از میلاد بین اسپارت و آتن وجود داشت. نوشتۀ کلاسیک شون تسه نیز "هنر جنگ" نام دارد که دربارۀ راهبردها یا استراتژی‌های جنگی است. این کتاب تقریبا همزمان با شرح توکیدیدس دربارۀ جنگ‌های پلوپونزی (یا پلوپونز) نوشته شده است.

  از دیگر چهره‌های برجسته در سنت رئالیسم سیاسی می‌توان به ماکیاولی و توماس هابز اشاره کرد. با این حال رئالیسم فقط در قرن بیستم، با انگیزه‌های برآمده از دو جنگ جهانی، به صورت چشم‌انداز مسلط سیاست بین‌الملل درآمد.

  در حالی که ایده‌آلیسم تاکید دارد که "اخلاق" باید راهنمای روابط بین‌الملل باشد، رئالیسم بر پایۀ تاکید بر "سیاست قدرت" و پیگیری "منافع ملی" بنا نهاده شده است. فرض بنیادی رئالیسم این است که "دولت" بازیگر اصلی صحنۀ بین‌المللی یا جهانی است، و چون حکمران است، می‌تواند به صورت واحدی خودمختار عمل کند.

  افزون بر این، پیدایش ناسیونالیسم و ظهور دولت-ملت جدید، دولت را به اجتماع سیاسی همبسته‌ای تبدیل می‌کند که در آن سایر وفاداری‌ها و بستگی‌ها تابع وفاداری به ملت است.

  اندیشمندان رئالیست، مانند تی.اچ.کار و هانس مورگنتا، دربارۀ باور ایده‌آلیستی به "اینترناسیونالیسم" و هماهنگی طبیعی به "جامعۀ جهانی"، موضعی انتقادی داشته‌اند. تی.اچ.کار معتقد بود که ایمان ساده‌لوحانه به "حقوق بین‌الملل" و "امنیت جمعی" در دورۀ میان دو جنگ جهانی، سیاستمداران اروپایی و آمریکایی را از شناخت توسعه‌طلبی آلمان و اقدام برای جلوگیری از آن بازداشت.

  در مقابل، رئالیست‌ها بر این موضوع تاکید دارند که چون اقتداری بالاتر از دولت حکمران وجود ندارد، سیاست بین‌الملل در شرایط "وضع طبیعی" عمل می‌کند و به همین علت دستخوش آنارشی است نه هماهنگی.

  از این منظر، دولت‌ها در جهان مثل "افراد" هستند در جامعه‌ای فاقد دولت. در چنین جامعه‌ای، هیچ منبع اقتدار مشروعی وجود ندارد که بتواند افراد را از تعرض احتمالی به حقوق یکدیگر بازدارد. در جهان واقع نیز عملا چنین منبع اقتداری وجود ندارد.

 اگرچه تشکیل سازمان ملل اقدامی در راستای نقض این توصیف رئالیستی از سیاست بین‌الملل بوده، ولی ناکارآمدی این سازمان در جلوگیری از نقض حقوق بین‌الملل از سوی یک دولت، دال بر این است که توصیف رئالیست‌ها از وجود نوعی آنارشیسم در عرصۀ روابط بین‌الملل کاملا هم بیراه نیست.

  با این حال می‌توان مواردی را هم مثال زد که شورای امنیت سازمان ملل موفق شده به عنوان یک منبع مشروع اقتدار، مانع نقض حقوق یک دولت از سوی دولتی دیگر شود؛ و یا دولتی را از نقض حقوق ملت تحت حکمرانی‌اش بازدارد. بیرون راندن ارتش عراق از کویت در جنگ اول خلیج فارس و نیز ساقط کردن حکومت معمر قذافی برای ممانعت از کشتار مردم لیبی، هر دو با مجوز شورای امنیت سازمان ملل صورت گرفت.

  بنابراین در چنین مواردی، شورای امنیت سازمان ملل مظهر "اقتداری بالاتر از دولت حکمران" است و مانع از پیدایش تام و تمام "وضع طبیعی" در عرصۀ روابط بین‌الملل می‌شود.

  در مجموع به نظر می‌رسد سازمان ملل متحد، وضعیتی مابین توصیفات و انتظارات رئالیست‌ها و ایده‌آلیست‌ها از روابط بین‌الملل ایجاد کرده است. یعنی مانع تحقق کامل توصیفات رئالیست‌ها بوده، ولی انتظارات رئالیست‌ها را چنانکه باید برآورده نکرده است.

  به هر حال مطابق نگرش رئالیسم سیاسی، نظام بین‌المللیِ آنارشیک، نظامی است که در آن هر دولتی مجبور است به خود کمک کند و به منافع ملی خود، که اساسا موجب بقای دولت و دفاع از سرزمین تعریف می‌شود، ارجحیت دهد.

  به همین دلیل است که رئالیست‌ها بر نقش قدرت در مسائل بین‌المللی چنین تاکید شدیدی دارند و می‌خواهند قدرت را بر اساس آمادگی نظامی یا نیروی نظامی‌اش بشناسند.

  البته آنارشی بین‌المللی به معنای درگیری بی‌امان و جنگ بی‌پایان نیست. رئالیست‌ها تاکید دارند که الگوی "درگیری و همکاری" عمدتا با نیازمندی‌های "توازن قوا" هماهنگ است.

این دیدگاه که در پی ایجاد امنیت ملی است، اذعان می‌کند که دولت‌ها وارد اتحادهایی می‌شوند که اگر در برابر یکدیگر به حالت توازن درآیند، ممکن است در بلندمدت صلح و ثبات بین‌المللی را تضمین کنند. اما اگر توازن قدرت به هم ریزد، نتیجۀ احتمالی جنگ است.  

دربارۀ نسبت رئالیسم با "وضع طبیعی" باید این نکتۀ را متذکر شد که رئالیست‌ها معتقدند "نظم بین‌المللی" همان "وضع طبیعی" کلاسیک نیست، زیرا قدرت و ثروت و سایر منابع در میان دولت‌ها به طور برابر توزیع نشده است.

  در واقع بازیگران اصلی به طور سنتی با موقعیت "قدرت‌های بزرگ" هماهنگ شده‌اند. سلسله‌مراتب برآمده از دولت‌ها، که حاصل این وضع است، تا حدی نظمی را به نظام بین‌المللی تحمیل می‌کند، و کنترلی را نشان می‌دهد که قدرت‌های بزرگ از راه بلوک‌های تجاری، "مناطق نفوذ" و مستعمره کردن، آشکارا بر "دولت‌های تابع" اعمال می‌کنند.

  این وضع در دورۀ جنگ سرد به ایجاد نظم جهانی دوقطبی‌ای انجامید که در آن رقابت بین بلوک قدرت ایالات متحدۀ آمریکا و بلوک قدرت شوروی به بیشتر بخش‌های جهان گسترش یافت.

  رئالیست‌ها معتقدند که دوقطبی بودن جهان به حفظ صلح کمک می‌کرد زیرا هزینه‌های نظامی فزاینده منجر به به ایجاد سیستم بازدارندۀ فعالیت هسته‌ای می‌شد؛ بویژه زمانی که در دهۀ 1960 احتمال نابودی حتمی متقابل تشخیص داده شده بود.

  از این رو سلسله‌مراتبی باثبات بر پایۀ مقررات پذیرفته شده و فرایندهای شناخته شده جلوی آنارشی را گرفت و رئالیست‌ها را تشویق کرد تا اندیشۀ تعدیل‌شده‌ای را بپذیرند که آن را "جامعۀ آنارشیستی" نامیدند.  

  رئالیسم سیاسی بر "جدایی سیاست از اخلاق" تاکید دارد. همین تفکیک، مبنای مهم‌ترین انتقادها به این نگرش سیاسی بوده است. منتقدان می‌گویند رئالیسم سیاسی مایۀ مشروعیت رقابت نظامی و جاه‌طلبی قدرت‌های بزرگ و کوچک است. از نظر منتقدان، "سیاست قدرت" جهان را در آستانۀ "فاجعۀ هسته‌ای" قرار داده و در تامین صلح هم چندان موفق نبوده.

  انتقاد دیگر را نظریه‌پردازان فمینیست مطرح کرده‌اند که معتقدند رفتار قدرت‌جویانه و پرداختن به امنیت ملی و قدرت نظامی، همگی بازتاب سلطۀ مردان بر عالم سیاست است که ترجیحاتشان اساسا تجاوزگرایانه و رقابت‌جویانه است.  

کانال عصر ایران در تلگرام بیشتر بخوانید: «ایده‌آلیسم» در سیاست جهانی یعنی چه؟ «وضع طبیعی» ؛ عرصۀ خشونت یا آزادی؟ «سیاست واقعی» چیست؟

دیگر خبرها

  • چرایی پیش‌بینی‌ناپذیری از ایران فردا | برخوردها از سال ۸۸ جامعه را پیچیده‌تر کرده | تنش‌های بزرگ در دل رخدادهای کوچک است!
  • چرایی پیش‌بینی‌ناپذیری ایران فردا / قواعد بازی حکومت و جامعه پیچیده‌تر شده
  • زباله‌های پلاستیکی؛ معضل دیروز، امروز و فردای استان ایلام
  • بورل: تنها راه‌حل مناقشه اسرائیل و فلسطین تقسیم زمین است
  • خیز اصلاح طلبان رادیکال به سوی خیابان به بهانه طرح نور/ روزنامه آرمان ملی: مسئله مذاکره با آمریکا و حجاب باید حل شود!
  • چند کشور اروپایی تا ماه مه کشور فلسطین را به رسمیت می‌شناسند
  • مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا: چند کشور اروپایی تا ماه مه کشور فلسطین را به رسمیت می‌شناسند
  • بورل: چند کشور اروپایی تا ماه مه کشور فلسطین را به رسمیت می‌شناسند
  • بورل : چند کشور اروپایی تا ماه مه کشور فلسطین را به رسمیت می‌شناسند
  • رئالیسم سیاسی چیست؟